سفارش تبلیغ
صبا ویژن

:)

هنوز باهمه دردم امید درمان هست..
صفحه خانگی پارسی یار درباره

رحمتت...

بعد از مدت ها صفحه وبلاگ را باز کردم تا بنویسم

عجیب نیست؟

امروز آخرین روز اردیبهشتی دنیاست که از صبح نعره میزند آی آدم ها من اردی بهشتم

iهمان اردیبهشت دوست داشتنی با آسمان آبی

کم کم دارم تمام میشوم

عطرگل ها در روزهایم میپیچد

من مثل همان دفترچه هایی هستم که گلبرگ های شقایق  را لا به لای صفحه هایش میگذارید

پر ازخاطره

 

این آخرین اردیبهشتی است که با خودم  کاش ها را  کنار هم میچینم

کاش به جای امتحان دادن الان توی پارک میدویدم

کاش شربت زعفران درست میکردم

کاش بالیلی میرفتیم پارک تاب بازی کنیم

فکر میکنم یک روز دلم برای تمام این کاش ها این که سرجمله هایم کاش باشد این که بخواهم ولی بخاطر صد تا چیز جورواجور نتوانم حسرت شود...

صبح مناجات شعبانیه گوش میدادم

إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ

دیدم شعبان و اردیبهشت بهشتی ترین ترکیب دنیا را رقم زده اند تا سرمان را بلند کنیم و امیدوار طلب کنیم از کسی که بی غل و غش آخرین روز اردی بهشت را با باران رحمتش شست و پاک کرد و تلخی هایش را برد

دیدم امید میخواهم

امیدی بی واهمه این که تمام پل های پشت سرم را خراب کنم

کمک بخواهم که هیچ وقت امید کسی را نا امید نکنم

آمدم اردیبهشتی وار امید داشته باشم که هستی...ای کسی که صاحب کرم و بخششی....